در شرطی سازی کلاسیک به پاسخی که در برابر یک معرف غیر شرطی ظاهر میشود پاسخ غیر شرطی (Unconditioned Response) میگویند که با حرف اختصاری (UR) بیان میگردد. نظیر ترشح بزاق (پاسخ) به علت دیدن یا بوکردن غذا (محرک غیر شرطی) بوجود می آید.
محرک شرطی
در شرطی شدن کلاسیک محرکی که بر اثر همابندی (همراه شدن) با یک محرک غیر شرطی قدرت فراخوانی پاسخ را کسب میکند محرک شرطی (Conditioned Stimulus) میگویند که با حرف اختصاری (CS) بیان میگردد. نظیر صدای زنگ که ابتدا خنثی است و پس از همراه شدن با غذا قدرت فراخوانی پاسخ (ترشح بزاق) را کسب میکند.
پاسخ شرطی
در شرطی سازی کلاسیک پاسخی که در برابر یک محرک خنثی وجود نداشت و بعدا بوجود آمد (یاد گرفته شد) پاسخ شرطی (Conditioned Response) میگویند که با حرف اختصاری (CR) بیان میگردد. نظیر پاسخ ترشح بزاق که ابتدا برای محرک شرطی صدای زنگ وجود نداشت و بعدا بوجود آمد (یاد گرفته شد)
تعریف یادگیری از نظر پاولف
از نظر پاولف یادگیری عبارت است از ایجاد ارتباط بین محرک و پاسخ (S→R) که بر اثر اصل مجاورت بوجود میآید.
شروع آزمایشهای شرطی سازی
پاولف به مدت چندین سال مشغول آزمایش و تحقیقات فیزیولوژیکی در مورد نقش مایعات گوناگون در گوارش بود و یکی از این مایعات بزاق دهان است. او به شیوه ابداعی خود میتوانست میزان ترشح بزاق در دهان را به صورت علمی در حیوانات آزمایشگاهی خود (پاولف از سگها استفاده می کرد) تشخیص و اندازه گیری کند. او یک بار به صورت تصادفی مشاهده کرد که برخی از سگها در آزمایشگاه او قبل از اینکه تغذیه شوند، شروع به ترشح بزاق می کنند، و این حالت فقط در سگهایی روی میداد که مدتی در آزمایشگاه بودهاند و نه دیگر سگها. پاولف این موضوع را جالب و قابل تحقق دانست و اولین تحقیق خود را در سال 1902 میلادی در این مورد انجام داد و این موضوع حدود 30 سال از وقت او را به خود اختصاص داد، که منجر به کشف ابعاد مختلف فرایندهای بازتابی و شرطی سازی کلاسیک
(Classial Conditioning) شد.
طرح آزمایشهای پاولف
پاولف در اولین مرحله از آزمایش خود سگی را داخل قفسی قرار داد که فقط توسط یک روزنه با محیط بیرون ارتباط داشت. او از طریق این روزنه تکه گوشتی (US) را به سگ نشان داد که باعث ترشح بزاق (UR) شد. سپس صدای یک زنگ (US) را به صدا درآورد که منجر به پاسخ طبیعی تیزکردن گوشها (UR) شد. در مرحله دوم پاولف میخواست با همراه کردن صدای زنگ و تکه گوشت ، سگ را شرطی کند بگونهای که با شنیدن صدای زنگ بزاق ترشح کند. به همین منظور چندین بار صدای زنگ را چند ثانیه قبل از نشان دادن غذا به سگ به صدا درآورد و این عمل باعث شد که سگ با شنیدن صدای زنگ (CS) بدون نشان دادن غذا نیز بزاق ترشح (CR) کند و در واقع صدای زنگ جای گوشت را گرفت. پاولف این پدیده را که یک محرک جای محرک دیگر را میگرفت و پاسخ آن را به خود اختصاص میداد، شرطی سازی نامید. طرح آزمایشهای پاولف را میتوان به صورت زیر نمایش داد.
(UR) پاسخ غیر شرطی ترشح بزاق <———————— محرک غیر شرطی غذا (US)
(UR) پاسخ غیر شرطی تیزکردن گوش<———————— حرک غیرشرطی صدای زنگ (US)
ترشح بزاق <———— چندین بار ————– ارائه صدای زنگ + ارائه غذا
(CR) پاسخ شرطی ترشح بزاق<————————– ارائه صدای زنگ به تنهایی (CS)
مبدع شرطی سازی کنشگربی.اف اسکینراست.اسکینرآزمایش هایش راباموش وکبوترانجام دادبه این طریق که آنهارادرون جعبه ای قراردادبعدازاینکه این حیوانات گرسنه می شدنددرتلاش برای پیداکردن غذابه این طرف وآن طرف جعبه حرکت می کردند ودرجستجوی غذابودندکه موش به طورتصادفی به اهرم خورد وکبوتربه دکمه اهرم نوک زدوپاداش (غذا)دریافت کردنداین جانوران باکوشش وخطادریافتندکه پس ازفشاردادن اهرم پاداش دریافت می کنند. رفتار تقویت (پاداش)درشرطی سازی کنشگربه عوامل تعیین کننده فعالیت ارادی وهدف گراتوجه می شودوبه بررسی انواع مختلف روابطی که بین رفتاروپیامدهای آن وجودداردوروآثاراین روابط بررفتارتوجه دارد.ارگانیزم هابه رفتارهای زیادی می پردازندکه اساساً تصادفی هستند.برخی ازاین رفتارهاووقایع مثبت،پاداشها وتقویت کننده ها رادرپی دارندکه درنتیجه،این رفتارهادرآینده احتمال وقوع بیشتری خواهندداشت.ازطرف دیگربرخی این رفتارها، وقایع منفی یاتنبیه کننده هارابه دنبال دارندکه درنتیجه،این رفتارهادرآینده اازاحتمال وقوع کمتری برخوردارخواهندبود.نتیجه نهایی ،خزاته رفتارهایی است که پیامدهای مثبت راتولیدکرده اند.همه فعالیت های دیگرکنارگذاشته شده ویادیگرتکرارنمی شوند.عمل قانون اثر،یک فرایند شرطی سازی نامیده می دهدکه علامت آن این است که رفتارنسبت به پیامدهایش حساس بوده ویاتوسط آنها کنترل می شود.به این فرایند شرطی سازی،شرطی سازی وسیله ای یاکنشگرنامیده می شود.
کاربرداصول شرطی سازی: